محمد حسین روشنک یکی از فعالان اقتصادی در شرق کشور است که سالهاست، نه تنها خود بلکه قصه دست و پنجه نرمکردن تولیدکنندگان و کارآفرینان بسیاری را دیده و امروز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
وی علاوه بر اینکه رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی است، کانون کارآفرینان این استان را مدیریت کرده است. آنچه که ادامه میخوانید حاصل گفتوگو با او درباره نسخه درمانی شرایط تولید و صادرات است.
- چرا محمدحسین روشنک را با عناوین مختلفی مورد خطاب قرار میدهند؟ دکتر روشنک، مهندس یا سردار روشنک؟!
روشنک: علت اینکه بنده را مهندس خطاب میکنند این است که کارهای عمرانی بسیاری از جمله نوسازی و ساخت فروشگاههای اتکا، راهآهن مشهد-سرخس و خط دوم راهآهن مشهد-تهران و سپس ساخت صحن جامع رضوی و زیرگذرها را انجام دادهام.
به این دلیل برخی مرا دکتر خطاب می کنند چون 6 سال صادرکننده و تولیدکننده نمونه کشور بوده ام و در رابطه با ایدهپردازی برند و تولید بدون کارخانه مقالات مختلفی را نوشتهام.
برخی نیز به خاطر فعالیتهایی که در حوزه مهندسی سپاه و عناوینی که در آن بخش به لطف همراهی با سرداران شهید داشتهام من را به نام سردار میشناسند در حالی که عنوان نظامی ندارم. شما بگویید حاج محمدحسین روشنک!
سیاست بر مدیریت اقتصادی تسلط دارد
- دغدغه امروز حاج محمدحسین روشنک پس از سالها فعالیت اقتصادی، عمرانی و انقلابی چیست؟
روشنک: دغدغه امروز کمبود صداقت، راستی و شفافیت در جامعه و زیادی تظاهر و وانمودکردن کارها چه در اعمال شخصی، چه در رفتار شخصی و چه اجتماعی است.
دغدغه من امروز این است که همه امروز منتقد شدیم. چه کسی گفته ما اینقدر بد هستیم؟ و چه کسی گفته کشور ما اینقدر بد است و حاکمیت و نظام ما به این مقدار که در شبکههای اجتماعی مینویسند ایراد دارد؟ چرا از نظامی که برایش جان کندیم دفاع نمیکنیم و همه منتقد شدیم؟ رئیسجمهور قبل و قبلتر منتقد شدند. یعنی هیچکدام ما در این خرابیها نقش نداشتیم؟ بنابراین دفاع از دستاوردهای شهدا یکی از دغدغههای اصلی ما است.
چیزی که من را به عنوان یک فعال اقتصادی رنج میدهد مسائل اقتصادی نیست و ممکن است بنگاههای اقتصادی مشکلاتی داشته باشند که این مسکلات ناشی از مدیریت غلط در دولت قبل ودولت کنونی است ولی ذات این کشور غنی و دارای امکانات وسیع است و کشوری است که دارای نیروهای فروان تحصیلکرده، توانمند و مرزهای امن و شاخص در دنیاست.
دغدغه اصلی من تسلط سیاست بر مدیریت اقتصادی است و سیاست، اقتصاد کشور را به گروگان گرفته است. نگرانی فقط در رفتارهای سیاسی کشور است که سایه انداخته بر اقتصاد، معیشت مردم، رفاه مردم، ارتباطات بینالمللی و بر هر آنچه که مفید است. این سیاستزدگی باید از کشور دور شود. خرابیهایی که به دلیل ندانمکاریهای سیاسی ایجاد شده به این زودی قابل درست شدن نیست.
- با این شرایط اوضاع اقتصادی برای مردم و تولیدکنندگان چطور است؟
باید از دو منظر به این موضوع نگاه کنیم. طبق آمارها نرخ ارز امروز به تورم نزدیک شده و یا خیلی نمانده که به عدد تورمی که در حوزه اقتصاد به آن نگاه میکنیم برسد. در 45 سال گذشته نرخ ارز ما به 700 برابر رسیده و دستمزد کارگر 1850 برابر شده است که این معنی را میرساند که رفاه بیشتر شده است، اما آیا این رفاه با چیزی که در جامعه شاهد هستیم یکی است؟ خیر، مردم انتظارشان بیشتر شده است. شرایط دنیا تغییر کرده و خواستهها بیشتر شده است.
تردیدی نیست که معیشت و اقتصاد نمودشان را براساس توفیقات نشان نمیدهند. این هم چند دلیل دارد که یکی توقعی است که ایجاد شده، و دیگری شبکههای اجتماعی و رسانهها هستند که به تصور بد از شرایط موجود دامن میزنند.
موضوعی که شرایط را بدتر می کند دخالت در فضای کسب و کار است. دولت و نهادهای حاکمیتی با دخالت های نسنجیده در فضای کسب و کار آن را خراب کرده اند. در نرخ ارز هم همین طور و یکی از مشکلات ناشی از دخالت دولت همین ماجرای ارز است. نرخ باید همراه با تورم گران می شد ولی چون در آن دخالت شد و دلار بیشتری داشتیم حجم درآمدیمان بیشتر بود، پس از هفت سال مقاومت سرانجام ارز به تورم رسید، دولت کنونی چون آن مقدار درآمد ارزی نداشت بیشتر از پنج سال نتوانست مقاومت کند.
-به افزایش رفاه مردم اشاره کردید، وقتی با مردم صحبت می کنید هم همین افزایش رفاه نسبت به گذشته را احساس می کنند؟
روشنک: قطعاً خیر؛ بعضیها برای اینکه بگویند کفایت نمیکند دوران شاه را مثال میزنند که این غلط است، شاخصها نشاندهنده افزایش میزان رفاه است که با آمار به آن اشاره کردم ولی نکتهای که وجود دارد سطح توقع مردم از رفاه در زندگی چند برابر رشد کرده است.
رویکرد نظام آموزشی به ویژه در دانشگاهها باید تغییر کند
- مسئله اشتغال یکی از شاخصهای تعیینکننده وضعیت اقتصادی و حتی رفاه در جامعه است با توجه به این مسئله وضعیت اشتغال و رفاه در خراسان رضوی چگونه است؟
روشنک: ما بایستی برگردیم به سالهای خیلی دور، سالهایی که بیکاران امروز به دنیا میآمدند. زمینه فراهم کردن اشتغال چیزی نیست که شما بتوانید آن را همین امروز ایجاد کنید، اشکال ما این است روزی که بچهها متولد میشدند باید برای اشتغال امروزشان برنامهریزی میکردیم. همین طور که الان برای بچههایی که امروز به دنیا میآیند باید برای اشتغالشان فکر کنیم نه اینکه امروز برای اشتغال کسانی که 22 سال قبل به دنیا آمدهاند برنامهریزی کنیم.
ما 15 تا 20 سال عقب افتادیم، یعنی 20 سال در فکر کردن و برنامهریزی برای اشتغال تاخیر داریم. چگونه 20 سال عقب افتادیم؟ یعنی امروز داریم فکر میکنیم بیکارهای امروز را چگونه شغل دهیم.
بیایید موضوع اشتغال را چند دسته کنیم. اول روستاها، در روستاها به تعداد زاد و ولد نمیتوانیم شغل ایجاد کنیم بلکه برای ماندگاری کسانی که از گذشته در روستا بودند نیز نمیتوانیم شغل ایجاد کنیم چون آب که یک موضوع اساسی است وجود ندارد و مردم به شهرها میآیند. چون نتوانستیم در روستا برای جایگزین کمبود آب برنامهای داشته باشیم دچار این مساله شدهایم در حالی که پیش از اینها میتوانستیم برای آن کاری بکنیم، پس ریشه بیکاری روستاها اینجاست.
دوم دانشگاهها، از دانشگاهها برای تاخیر انداختن تقاضای شغل استفاده کردهایم. برای به تأخیر انداختن تقاضای بازار کار برای 4-5 سال و یا حتی 7-8 سال از دانشگاه استفاده کردیم. دانشگاه نه برای اینکه برای جوانان شغل ایجاد کند یا آموزش، هنر و تخصصی ارائه دهد بلکه برای تاخیر در افزایش تقاضا برای بازار کار مورد توجه قرار گرفت.
اکنون هم به جایی رسیده که از مقطع دکتری و فوق لیسانس و لیسانس خارج شدند و باز هم برایشان برنامهریزی نکردیم و چیزهایی به آنها آموزش دادیم که در آن زمینه، کاری وجود ندارد. اینها بحثهایی نیست که امروز به وجود آمده باشد بلکه در طول دوران به وجود آمده و دلایلی هم داشته است.
در دوران جنگ و تا چند سال پس از آن اشتغال اصلاً به عنوان مشکل مطرح نبود. مشکل اشتغال از دورانی بود که دانشگاه را گسترش دادیم. در کارگاههای عمرانی برای هر 20 نفر یک مهندس نیاز داریم، برای آن 20 نفر شغل وجود دارد اما برای مهندس شغل نیست. در بعضی موارد آن 20 نفر اصلا پیدا نمیشوند، پس ما نیاز به این همه مهندس نداشتیم و تکنسین میخواستیم.
راه حل این است که اولا؛ رویکرد نظام آموزشی به ویژه در دانشگاهها تغییر کند، اگر چه باید از دوران ابتدایی شروع شود اما حداقل در دوران دانشگاه تغییر ایجاد شود. باید دانشگاهها را از همین امروز اصلاح کنیم. افتخار به این که دانشگاه آزاد این قدر فارغالتحصیل دارد افتخار به جایی نیست، بلکه دانشگاه باید در قبال اشتغال دانشجو مسوولیت بپذیرد. هر دانشگاه هر دانشجویی که میپذیرد چه دولتی، آزاد، پیام نور وغیره نباید بگوید اشتغال شما به ما ربطی ندارد. باید زمینهای را فراهم کند که جوان بعد از بیرون آمدن اشتغالش فراهم شود.
بعد از این بایستی برای بحث اشتغال به عنوان معضل اصلی در شاخههای مختلف هزینه کنیم. یعنی چون آن عقبماندگی را داریم مجلس باید از درآمدهای نفتی برای ایجاد شغل بودجه بگذارد و بگوید اگر کسی در این زمینهها برای هر شغلی که ایجاد کرد، میتواند از اعتبار تخصیص داده شده، استفاده کند.
تولید خراسان رضوی از مصرف این استان بیشتر است
- در خراسان رضوی چه زمینههایی وجود دارد که میتوان با تخصیص اعتبار به آنها مساله اشتغال را حل کرد؟
روشنک: در زمینههای گردشگری، زیارتی، صنایع دستی و صنایع مرتبط با کالاهای مورد نیاز کشورهای اطراف. در استان خراسان در برخی از صنعتها مانند کنسرو و کمپوت بیش از مصرف ایران ظرفیت تولید وجود دارد. در زمینههای دیگری نیز همین طور است. دیگر نمیتوان برای مصرف داخل در صنعت شغل ایجاد کنیم و اصلا غیرممکن است ما باید روی تولیداتی کار کنیم که بتوانیم به افغانستان، کشورهای آسیای میانه، خلیج فارس، شرق و غرب و روسیه صادر شود.
زمینه چهارم برای ایجاد اشتغال در خراسان، عمران و آبادانی است. اینکه بعضی اوقات فکر میکنند حوزه عمران و مسکن تولید محسوب نمیشود اشتباه است، اتفاقا بهترین تولید است. با هر ساختمانی که در شهر مشهد می سازید علاوه بر تعداد قابل توجهی که در پروژه مشغول کار میشوند تعداد قابل توجهی هم در کارخانجات مختلف مصالح تولید میکنند. در صنعت ساختمان به جایی رسیدیم که وابستگی وارداتی نداریم و همه نیاز یک ساختمان و بنای خوب در داخل کشور تولید میشود.
در زمینه صنایع دستی هم در روستاها میتوان اشتغال ایجاد کرد. دولت باید قالیبافی و صنایع مختلف را دوباره رونق دهد.
در زمینه اشتغال کشاورزی باید بهبود مصرف آب ایجاد کنیم. یعنی در زمینه آبیاریهای مدرنی که در مصرف آب صرفهجویی میکند ایجاد اشتغال کنیم تا به دونتیجه برسیم، هم صرفهجویی در آب و هم ایجاد اشتغال.
زمینههای قابل توجهی در خراسان برای ایجاد اشتغال وجود دارد. همت مقامات استانی به خصوص مسئولان استانداری و سازمان استانی را خوب میبینم و تلاش خیلی خوبی دارند اما اختیارات آنها کم است که باید مرکزیت به آنها اختیارات و اعتبار بدهد تا بتوانند زمینهها را فراهم کنند. معتقدم اگر انباشتگی جدیدی در خصوص تقاضای کار به وجود نیاید میتوانیم برای انباشتگی تقاضای گذشته نسخه بپیچیم.
درآمد کشور هزینه مدیریت اداره کشور میشود!
-چرا صنعت استان با ظرفیت کامل تولید و اشتغال زایی نمی کند؟
روشنک: همان طور که اشاره کردم کارخانههای کنسروسازی در استان داریم که اکثرا با ظرفیت کم کار میکنند چون مصرف کم است. ظرفیت صنعت ما در بسیاری از زمینهها از مصرف داخلی بسیار بیشتر شده است و باید برای تسخیر بازارهای همسایگان برنامه ریزی کنیم.
در این میان اشکال کار آنجاست که قیمت تمامشده بالاست. کیفیت در بسیاری از کالاها از نمونههای خارجی هم بهتر است و در محصولات کشاوزی و محصولاتی که از کشاورزی به دست میآید از بسیاری از کشورهای دنیا تولید مرغوبتری داریم اما قیمت تمامشده بالاست. این پدیده چند مشکل ایجاد میکند. این مشکلات زمینه بهرهوری کم از صنعت و معدن و کشاورزی را فراهم کرده و ایجاد بیکاری میکند.
وقتی قیمت تمامشده بالا رفت زمینه را برای واردات، چه واردات رسمی با پرداخت عوارض گمرگی و چه قاچاق فراهم میکند. از طرفی هم نمیتوانیم صادرات انجام دهیم چون کالایی که تولید خارجی است، به بازاری که شما میخواهید صادر کنید، صادر میشود. در نتیجه اشکالی که در سیستم تولید کالای ایرانی به وجود آمده مشکل قیمت تمامشده بالاست. اصلیترین مشکل این است. کیفیت مرغوب را دست یافتنی است و در برخی تولیدات به آن دست یافتهایم اما قیمت تمام شده بالاست.
ریشه مشکلات تولید کالای ایرانی نه فقط در صنعت بلکه در کشاورزی، ساختمان و خدمات قیمت تمامشده است.
- چرا قیمت تمام شده تولید در ایران بالاست؟
چون هزینههای سربار زیاد است. دولت به معنای حاکمیت وقتی در هزینههای مدیریت خود کم میاورد عوارض تازه ای وضع میکند که به نحوی این عوارض روی تولید فشار وارد میکند. هزینه مدیریت در دنیا تعریف دارد و تولید ناخالص، هزینه مدیریت میشود. درآمد کشور هزینه مدیریت اداره کشور توسط حاکمیت میشود که این غلط است.
بهرهوری در مدیریت نیز پایین آمده که خود در افزایش قیمت تمام شده اثر میگذارد. توقع در بنگاههای اقتصادی هم بالاست. توقع درآمد بالاست درآمد سالهای پیش به قدری بالا بود که بنگاههای ما را پرتوقع کرد و به سود کم قانع نمیشوند در نتیجه این عوامل باعث بالارفتن قیمت کالا شده است. بالا رفتن قیمت کالا، واردات و قاچاق را به وجود آورده و از صادرات جلوگیری کرده است.
مشکل اساسی اقتصاد بالا بودن قیمت تمام شده است
- قاچاق و واردات در خراسان رضوی به کدام دسته از تولیدات استان ضربه زده است؟
روشنک: تقریبا در بسیاری از کالاها قاچاق و واردات به تولید ضربه میزند چرا که همه کالاها را میتوانیم در استان تولید کنیم. معادن، کشاورزی و صنعت استان قوی است و در صنعت بهترین لوازم خانگی در استان خراسان رضوی تولید میشود ولی قیمت تمامشده بالاست. واقعاً در صنعت پیشرفت کردیم، حتی تکنولوژی هایی را که نداریم میتوانیم به دست بیاوریم. هیچ کالایی نیست که بگوییم در خراسان رضوی نمیتوانیم تولید کنیم. یا میتوانیم یا ظرفیت تولید آن را میتوانیم ایجاد کنیم اما قیمت تمامشده نمیگذارد.
مشکل اساسی اقتصاد ما بالا بودن قیمت تمامشده است و چون قیمت تمامشده تولیدمان از دنیا بالاتر است نمیتوانیم در بازارهای صادراتی و داخلی رقابت کنیم، بازار داخلی را خارجیها از ما میگیرند، در بازار خارجی هم خارجیها هستند. البته عوامل دیگری هم وجود دارد که همه منجر به افزایش قیمت شده است.
فضای کسب و کار در خراسان رضوی دچار مشکل است
-وضعیت صنعت خراسان رضوی چگونه است؟ هرماه خبر تعطیلی یک خط تولید یا یک کارخانه را می شنویم... چرا این شرایط پیش آمده است؟
روشنک: مرگ و میر در بنگاههای اقتصادی طبیعی است و این اصلاً ضعف نیست. مثلاً یک کارخانه برای تولید کالایی به وجود آمده که مصرف آن کالا ترقی کرده و کالایی پیشرفتهتر به جای آن پیدا شده، بنابراین دیگر مصرف ندارد و تعطیل شده و به صنعت دیگری تبدیل میشود. ورشکستگی در دنیا طبیعی است، ریسک یعنی همین و ایرادی ندارد.
شهرکهای صنعتی ما ظرفیتش از مصرف کشورمان بالاتر است و ظرفیت تولید در خراسان از مصرف کشورمان بالاتر است چه برسد به مصرف استان. اینها در دورانی ایجاد شدند که صادرات در کنار مصرف وجود داشته است.
مثلاً چند سال قبل اصلاً سیمان نداشتیم و با کمک دولت قبل خیلیها رفتند به سمت تولید و ظرفیت آن بسیار بیشتر از مصرفمان است. یا فلزات و آهنآلات و خوشبختانه در خراسان رضوی در شهرکهای صنعتی وضعیت خوبی داریم اما فضای کسب و کار واقعاً دارای مشکل است. انتظار داریم دولت از سازمانها بخواهد سربه سر بخش خصوصی و بنگاهها نگذارند و اجازه دهند آنها کار خود را انجام دهند. تأمین اجتماعی را روی گرده تولید سوار نکند و هزینه حوزه مالیات را کم کند.
دولت به معنای حاکمیت باید با تشکیل جلسه در حضور مقام معظم رهبری بگوید از امروز تصمیم گرفتیم به جز بودجههای امنیتی و دفاعی که بسیار ضروری هستند، باقی هزینههای مدیریت کشور را حداقل 40 درصد کم کنیم. کشور به این حرکت نیاز دارد. اگر توانسیتیم به این برسیم راهکار پیدا میکنیم.
کشور در حال حاضر گران مدیریت میشود. هزینه مدیریت ایران دو برابر میانگین دنیاست. بابت چیزهایی هزینه میکنیم که نباید هزینه کنیم. نباید از بودجه عمومی برای همه کارهای کشور هزینه شود باید هر حوزه ای که پتانسیل دارد درآمد کسب کند و سپس هزینه کنند. تا این ها را حل نکنیم در حوزه اقتصاد راه به جایی نخواهیم برد.
- پیشنهاد شما برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی به عنوان رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی چیست؟
روشنک: نخست هزینه مدیریت کشور را پایین و بهرهوری را بالا ببریم. دوم، قیمت تمام شده تولید را پایین بیاوریم. این دو با کم کردن توقع و بستن کمربندها و همت و انقلاب اقتصادی در کشور محقق میشود.
میگویند چرا بسیاری از بنگاههای اقتصاد ما مشکل دارند؟ دولت ما هزینههایی را به بنگاههای اقتصادی تحمیل کرده است. ما نتوانستیم برای اقتصادمان برنامهریزی کنیم.
نظر شما